سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام!

نتونستم!
معلومه خیلی معتاد شدم...
حالا معلوم نیست معتاد شماها شدم یا معتاد این فضای پارسی‏بلاگ یا ...

به هر حال نتونستم بیش‏تر از این صبر کنم...
راستش رو بخواهید دلیل‏های زیادی برای تخته کردن این‏جا داشتم اما خداییش نتونستم...

امروز رفتیم نظنز برای تشکیل حلقه انسانی...
جاتون خالی!
اول کار، داشتم با گوشی‏م عکس می‏گرفتم که مأموران امنیتی! اومدن و گوشی رو گرفتن و
گفتن برو اون‏طرف از آقای احمدی بگیر، کلی عصبانی شدم و...

خلاصه آخرش گرفتیم و به اون آقا هم کلی بد و بیراه گفتم که شماها عرضه درافتادن با جاسوس‏های حرفه‏ای رو ندارین فقط زورتون به مردم عادی می‏رسه.
بعدش هم...

پوز انگلیس را به خاک قدس می‏مالیم، این جمله‏ای بود که انداخته بودم به گردنم، بزرگ هم نوشته بودم، روی 5 تا برگ آ3.

بگذریم...
ما امروز رفتیم تا تنبلی‏های دولت‏مردان جمهوری اسلامی و احمقی‏های اروپایی‏ها رو ماله بکشیم.

یاعلی


نوشته شده در  جمعه 84/8/27ساعت  9:19 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]