• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : پيروزي‏حماس‏درانتخابات‏پارلماني..
  • نظرات : 1 خصوصي ، 29 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    خسته نباشي

    أثني علي الله أحسن الثناء و أحمده علي السراء و الضراء اللهم إني أحمدک علي أن أکرمتنا بالنبوة و علمتنا القرآن وفقهتنا في الدين و جعلت لنا أسماعاً و أبصاراً و أفئدة و لم تجعلنا من المشرکين. أما بعد، فإني لا أعلم أصحابا أولي و لا خيراً من أصحابي و لا أهل بيت أبر و لا أوصل من أهل بيتي فجزاکم الله عني جميعا خيراً. و قد أخبرني جدي رسول الله(ص) بأني سأساق إلي العراق فأنزل أرضاً يقال لها: عمورا و کربلا و فيها استشهد و قد قرب الموعد.


    ألا و إني أظن يومنا من هؤلاء الأعداء غداً و إني قد أذنت لکم فانطلقوا جميعاً في حل ليس عليکم مني ذمام، و هذا الليل قد غشيکم فاتخذوه جملاً و ليأخذ کل رجل منکم بيد رجل من أهل بيتي فجزاکم الله جميعا خيراً و تفرقوا في سوادکم و مدائنکم، فإن القوم إنما يطلبونني و لو أصابوني لذهلوا عن طلب غيري.


    حسبکم من القتل بمسلم اذهبوا قد أذنت لکم.


    ... إني غداً أقتل و کلکم تقتلون معي و لا يبقي منکم أحداً حتي القاسم و عبدالله الرضيع.


    حسين بن علي(عليهما السلام ) نزديک غروب تاسوعا پس از آن که از طرف دشمن مهلت داده شد( يا پس از نماز مغرب) در ميان افراد بني هاشم و ياران خويش قرار گرفت و اين خطابه را ايراد نمود:


    " خدا را به بهترين وجه ستايش کرده و در شدايد و آسايش و رنج و رفاه در مقابل نعمت هايش سپاسگزارم. خدايا! تو را مي ستايم که بر ما خاندان، با نبوت، کرامت بخشيدي و قرآن را به ما آموختي و با دين و آيين آشنايمان ساختي و به ما گوش( حق شنو) و چشم( حق بين) و قلب( روشن) عطا فرمودي و از گروه مشرک و خدانشناس نگرداندي.


    اما بعد، من اصحاب و ياراني بهتر از ياران خود نديدم و اهل بيت و خانداني باوفاتر و صديق تر از اهل بيت خود سراغ ندارم. خداوند به همه شما جزاي خير دهد".


    آن گاه فرمود:" جدم رسول خدا(ص) خبر داده بود که من به عراق فراخوانده مي شوم و در محلي به نام عمورا و کربلا فرود آمده و در همان جا به شهادت مي رسم و اکنون وقت اين شهادت رسيده است. به اعتقاد من همين فردا، دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد نمود و حالا شما آزاد هستيد و من بيعت خود را از شما برداشتم و به همه شما اجازه مي دهم که از اين سياهي شب استفاده کرده و هر يک از شما دست يکي از افراد خانواده مرا بگيرد و به سوي آبادي و شهر خويش حرکت کند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛ زيرا اين مردم فقط در تعقيب من هستند و اگر بر من دست يابند با ديگران کاري نخواهند داشت، خدا به همه شما جزاي خير و پاداش نيک عنايت کند!"


    آخرين آزمايش


    حسين بن علي(عليهما السلام ) که در طول راه از مدينه تا کربلا و در موارد مختلف، شهادت خويش را اعلام نموده و به يارانش اجازه مرخصي داده و بيعت را از آنان برداشته بود، درشب عاشورا و براي آخرين بار نيزاين موضوع را با صراحت مطرح نمود که " قد قرب الموعد؛ يعني هنگام شهادت فرا رسيده است" و من بيعت خود را از شما برداشتم، از تاريکي شب استفاده کنيد و راه شهر و ديار خويش را پيش بگيريد.


    اين پيشنهاد در واقع آخرين آزمايش بود از سوي آن حضرت و نتيجه اين آزمايش، عکس العمل ياران آن بزرگوار بود که هر يک با بيان خاص، وفاداري خود را به آن حضرت و استقامت و پايداري خويش را تا آخرين قطره خون اعلام داشتند و بدين گونه از اين آزمايش روسفيد و سرفراز بيرون آمدند.


    حال پاسخ چند تن از اين ياران باوفا و اهل بيت صديق و باصفا:


    1- اولين کسي که پس از سخنراني امام(ع) لب به سخن گشود برادرش عباس بن علي(ع) بود. او چنين گفت:" لا أرنا الله ذلک أبدا؛ خدا چنين روزي را نياورد که ما تو را بگذاريم و به سوي شهر خود برگرديم."


    2- آن گاه ساير افراد بني هاشم در تعقيب گفتار حضرت ابوالفضل و در همين زمينه سخناني گفتند که امام نگاهي به فرزندان عقيل کرد و چنين گفت:" حسبکم من القتل بمسلم اذهبوا قد أذنت لکم؛ کشته شدن مسلم براي شما بس است، من به شما اجازه دادم برويد."


    آنان در پاسخ امام چنين گفتند: در اين صورت اگر از ما سؤال شود که چرا دست از مولا و پيشواي خود برداشتيد چه بگوييم؟ نه، به خدا سوگند! هيچ گاه چنين کاري را انجام نخواهيم داد؛ بلکه ثروت و جان و فرزندانمان را فداي راه تو مي کنيم و تا آخرين مرحله در رکاب تو مي جنگيم.


    3- يکي ديگر از اين سخنگويان، مسلم بن عوسجه بود که چنين گفت: ما چگونه دست از ياري تو برداريم؟ در اين صورت در پيشگاه خدا چه عذري خواهيم داشت؟ به خدا سوگند! من از تو جدا نمي شوم تا با نيزه خود سينه دشمنان تو را بشکافم و تا شمشير در اختيار من است با آنان بجنگم و اگر هيچ سلاحي نداشتم با سنگ و کلوخ به جنگشان مي روم تا جان به جان آفرين تسليم کنم.


    4- يکي ديگر از ياران آن حضرت سعد بن عبدالله بود که چنين گفت: به خدا سوگند! ما دست از ياري تو برنمي داريم تا در پيشگاه خدا ثابت کنيم که حق پيامبر را درباره تو مراعات نموديم. به خدا سوگند! اگر بدانم که هفتاد مرتبه کشته مي شوم و بدنم را آتش زده و خاکسترم را زنده مي کنند، باز هم هرگز دست از ياري تو برنمي دارم و پس از هر بار زنده شدن به ياري ات مي شتابم؛ در صورتي که مي دانم اين مرگ يک بار بيش نيست و پس از آن نعمت بي پايان خداست...

    با سلام.

    شهادت امام حسين (ع) را خدمتت تسليت مي گويم.

    اميد است متني را در اين رابطه بنويسي تا بهره مند شويم.

    موفق باشيد.

    سلام

    داداش گلم خسته نباشيد

    واقعا وبلاگتون جالب و جذاب بود

    داداش مهربونم ممنونم كه قدم رنجه كرديد و به وبلاگم اومديد

    بازم بهتون سر ميزنم

    سلام اخوي

    انشالله دور نيست زمان آزادي قدس شريف

    يا رب الحسين بحق الحسين اشفع صدر الحسين بظهور الحجة

    التماس دعا

    --

    وبلاگتونو كه ديدم ناخودآگاه ياد يه دوست قديمي بنام الحديد افتادم!!

    يادش بخير!

    --

    سلام

    اميدوارم هر روز بيشتر از ديروز شاهد پيروزي و موفقيت مسلمانان باشيم.

    موفق باشيد

    تا بعد

    السلام عليك يا ثارالله

    باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است

    باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

    باز اي چه رستخيز عظيم است كز زمين

    بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

    اين صبح تيره باز دميد از كجا كزو

    كار جهان و خلق جهان جمله در هم است

    گويا طلوع مي كند از مغرب آفتاب

    كاشوب در تمامي ذرات عالم است

    گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست

    اين رستخيز عام كه نامش محرم است

    در بارگاه قدس كه جاي ملال نيست

    سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است

    جن و ملك بر آدميان نوحه مي كنند

    گويا عزاي اشرف اولاد آدم است

    خورشيد آسمان و زمين نور مشتقين

    پرورده ي كنار رسول خدا حسين

    ......................................

    سلام عزيز عاشورايي
    حلول ماه عشق و فداکاري و شهادت - و ماه اشک و نياز و عاشقي بر شما دوست گرامي پر برکت و سعادت آفرين باد
    وبلاگ اينه هاي عارف با مطلبي عاشورايي در انتظار حضور سبز شماست

    به اميد پيروزي نهايي اسلام و فلسطين عزيز و نا بودي صهيونيست ها
    يا حسين

    سلام.

    جالبتر از همه واكنش غرب بود كه براي برقراري انتخابات سالم كلي نماينده به آنجا فرستاده بودند.با معلوم شدن نتيجه ي اين انتخابات سالم، اين خوش ظاهران بد باطن به تله افتاده بودند. معلوم بود اصلآ انتظارش را نداشتند.نه مي توانستند علنآبا راي مردم مخالفت كنند .نه قادر بودند موافقتشان را با نتيجه ي مردم سالاري اعلام كنند!اگرچه هميشه سعي در حفظ ظاهر دارند.اما به واقع دموكراسي براي آنها فقط تا همانجا خوب است كه به نفعشان باشد.

    سلام/// و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم وارثين... يا علي

    باز هيئتها چادرهاي خود را علم كردند . باز كوچه ها و خيابانها سياه پوش شدند .گويا خود را براي چيزي آماده كرده اند .

    مگر خبري شده كه يكدفعه عالم و آدم به شور افتاده اند ؟

    مگر كسي در راه است ؟

    مگر لبي تشنه است ؟

    مگرباز مادري ميخواهد گلوي كودكش را براي آخرين باز بوسه بزند ؟واي نكند باز حسين عزم كوفه كرده و دارد باز به اين قوم مهمان كش اعتماد مي كند ؟

    باز صداي هل من ناصر[ٍ ينصرني به گوش ميرسد .

    واي بر ما ! واي برما !

    اگر اين بار نيز حسين بازتنها بماند .

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما برادر گرامي

    من هم به نوبه خود به مردم فلسطين و همه مسلمانان مبارز و آزاديخواه اين پيروزي بزرگ رو تبريك ميگم. به اميد روزي كه سرزمين مقدس فلسطين از وجود منحوس اشغالگران اسرائيلي خالي و دل مردم دردمند و مسلمان اين خطه شاد بشه . انشالله

    موفق و مويد باشيد

    سلام به دوستان عزيز

    از اين‏كه به من اين همه لطف داريد ممنونم

    غرض از نوشتن در اين‏جا اينكه، چند تا كتاب با عنوان هولوكاست حريم ممنوعه توي دستم هست...

    دوستاني كه احساس كتاب‏خوندن دارن، مي‏تونن زود آدرس پستي‏شون رو به صورت خصوصي توي همين‏ جا بنويسن تا براشون پست سفارشي بكنم...

    ياعلي

    پاسخ

    راستي! از لحاظ privacy policy خيالتون راحت باشه!
       1   2      >