• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : دو نكته كاملا ذهني...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام يک روزبه اتفاق رفقا خدمت استادي که امروز در اين دنيا نيست رفتيم. استاد اسمي مثنوي ومعنوي بود رفتيم و از او خواستيم براي ما شرح و تفسير مثنوي بگويد ( البته اين به آن دليل نيست که من طرف دار مولانا هستم و البته اعتقاد راسخ دارم ايشان الکي اسمش به عنوان عارف در رفته) استاد در جواب ما گفت : شما قرآن خوانده ايد که حالا آمديد دنبال مثنوي ؟ شايد مي خواست مارا از سر باز کند اما نمي دانم قران ما چه کم از .... دارد ( باز البته اين هم به اين معني نيست که من خودم ته قرآنم) موفق باشيد همين ! مال هيچکس نيست!
    + محدثه 
    نچ
    شدني نيست
    دست ادم كه روي كيبورد مياد اين چيزا يادش ميره...
    پاسخ

    نوشتن اين حرف‌هاي بي‌ اصل و فرع، حرف شما رو ثابت مي‌کنه!
    + من 

    يكي از بزرگترين لذتهاي اين جهان خاكي، آنست كه كسي را ، آدمي را،

    خيلي دوست داشته باشي،

    بعد، در خلوت، جائي كه هيچكس جز تو و او نباشد، خيلي آرام و آهسته ، كنارگوشش بگويي :

    ...خيلي دوستت دارم...

    آن وقت است كه ملائك در عرش خدا، به رقص مي آيند و اركان كائنات به تلاطم در مي آيد...

    http://modir.parsiblog.com/

    پاسخ

    مدير...
    مدير همه کاره...

    سلام

    چه ذهن نكته پرور و خوبي داريد شما!

    كاش ذهن آشفته ما ياد بگيرد!

    پاسخ

    به قول معروف ما اينيم ديگه!